پشت ِ پرچین ِ بی نامی

کاش پیش حقانیت حضرت حق نام نداشته باشیم ، اما بد نام نباشیم .... طوبا للغرباء

پشت ِ پرچین ِ بی نامی

کاش پیش حقانیت حضرت حق نام نداشته باشیم ، اما بد نام نباشیم .... طوبا للغرباء

آخرین مطالب

مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد؟!

جمعه, ۳۰ تیر ۱۳۹۱، ۰۱:۰۱ ق.ظ

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا، 
دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را…
این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!

باید ....


باید آدمش پیدا شود!
باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش، پشیمان نخواهی شد!
سنت که بالا رفت کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده، که خرج کسی نکرده‌ای و روی هم تلنبار شده‌اند!
فرصت نداری صندوقت را خالی کنی! صندوقت سنگین شده و نمی‌توانی با خودت بِکشی‌اش…
شروع می‌کنی به خرج کردنشان ...
 توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی،
توی رقص اگر پا‌ به ‌پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند،
توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد،
در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده‌ات انداخت و اگر منظره‌های قشنگ را نشانت داد.
 برای یکی، یک دوستت دارم خرج می‌کنی برا ی یکی، یک دلم برایت تنگ می‌شود، خرج می‌کنی. یک چقدر زیبایی، یک با من می‌مانی؟
بعد می‌بینی آدم‌ها فاصله می‌گیرند متهمت می‌کنند به هیزی، به مخ‌زدن به اعتماد آدم‌ها، به سوء استفاده کردن،  به پیری و معرکه‌گیری. اما بگذار به سن تو برسند! بگذار صندوقچه‌شان لبریز شود آن ‌‌وقت حال امروز تو را می‌فهمند بدون این‌که تو را به یاد بیاورند. " دکتر علی شریعتی"


پی نوشت: راه هموارست زیرش دامها....قحط معنی درمیان نامها

لفظها و نامها چون دامهاست....لفظ شیرین ریگ آب عمر ماست

پی نوشت: دکتر شهیدم٬ زیبا گفتی و نوشتی اما هیچ روزی در تقویم به اسم روز مبادا نیست. روز مبادا شاید امروز شاید فردا باشد. این دوستت دارم ها و عاشقتم ها بار سنگینی نیستند. بار ارزشمندی هستند. مرواریدهایی که پیش دخترکان و پسرکان (ک در اینجا کاف تحقیر است) که شهوت خویش را لقب عشق دادند خرج نباید کرد. برای هر کس اینها ارزشمندترینند. دزدترین ها٬ کسانی هستند که به نامردی ارزشمندترین احساساتت را می دزدند. خودت را قوی کن ٬ بار اینها سبک می شود.

پی نوشت: هر که او ارزان خرد ٬ ارزان دهد......گوهری طفلی به قرص نان دهد.

اگر در همه چیز کودک ماندم! اما میدانم در این یک فقره از عالم طفولیت بیرون آمدم. الماسهایم را به گوهر ناشناسان نمیدهم. منتظر می شوم تا آدمش پیدا شود.


بعد نوشت: خدایا هنوز هم منتظرم!

۹۱/۰۴/۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
sessizlik

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی